Yejooraee
​اگر در نبردِ تگرگ و طوفان
برگی که افتاد
و کفِ دستِ شما پژمرد
من بودم
اگر پس از شکستنِ دنده‌هایِ کودکی نحیف
دردی که پیچید
و فریادی که کشید
من بودم
و زیرِ بمبی که رویِ سقفِ ترک خورده‌یِ کوچه‌هایِ بی روزن می‌ریخت
کسی که مُرد، اگر من بودم
از پرواز اگر نمی‌ترسیدم
و زیرِ سقفِ سرزنش به شکستنِ بال‌ امید می خندیدم
ترس را شکست می‌دادم
ترس را شکست می‌دادم

دومِ دیِ نود و شش



0 Comments:

Post a Comment