Yejooraee
ای خونِ جاری در رگ هایِ من
بگو چگونه قلبِ میرایِ مرا میفشری
چگونه از من میگذری و از دست هایِ من میگذری
و خواب هایِ مرا میبینی
و در شهوتِ من می آمیزی
و سرخ تر میشوی
بگو چرا در چشمِ من موج میزنی
و مرا نمیبینی؟
ای خونِ سرخِ من،
آه ای خونِ سرخِ جاری در رگهایِ تنگ و افسرده یِ من
چرا نزدیکتر نمیآیی
چرا دستم را نمیگیری
چرا لبهایم را نمی بوسی؟


پنجمِ بهمنِ نود و شش



0 Comments:

Post a Comment